به نام خداوند مهربان
شخصیت ها :
- خرداد (ایزد نجات بشر)
- چشمک (دیو زمین لرزه)
داستان :
یک روز، قایقی در دریا حرکت می کرد. در اعماق آب بودند. که ناگهان چشمک ( دیو زمین لزره ) آمد و تمام دنیا را لرزاند. زمین، آسمان، دریا و … را لرزاند.
همه ناامید شده بودند و می نالیدند. همه آرزو می کردند که خرداد ( ایزد نجات افراد بشر ) بیاید و آنها را از دست چشمک نجات دهد. در همین لحظه بود که خرداد ظاهر شد که همه را نجات دهد و با چشمک بجنگد.
همه در دریا سرگردان بودند و برای پیروزی خرداد دعا می کردند.
خرداد به همه جان دوباره بخشید و برای جنگ با چشمک آماده شد. مثل مسابقه می ماند.
همهمه ای میان مردم ایجاد شد که خرداد را تشویق می کردند.
خرداد برنده ی مسابقه شد و همه را نجات داد و خوشحال کرد. و چشمک را برای همیشه نابود کرد.
ویانا نصیریان کلاس پنجم
سلام عالی بود
از این که از دو تا ایزد توی داستانت استفاده کردی خوشم آمد
از خواندن داستانت خیلی خیلی لذت بردممممممممممممممم
سلام ویانا جان . از داستان زیبایت خیلی لذت بردم. موفق باشید.
خیلی داستانت را دوست داشتم
خوشحال شدم که مردم غرق نشدند
موفق باشی دوست خوبم
ممنون دوست عزیزم
داستانت خیلی زیبا بود .
Thanks